بارها پیشگامان معماری مدرن
تازگی جهان مدرن را یادآور شدند، و تأکید کردند که اکنون معماری نمیتواند
با فرمهای گذشته به کار رود. در این باره، شعار لو کوربوزیه بسیار شناخته
شدهاست: «عصر مهمی آغاز شدهاست. روحیه جدیدی به وجود آمده… سنتها و
رسوم باعث سرکوب معماری شدهاند. «سبکها» دروغ اند… عصر متعلق به ما، و
سبک متعلق به آن، روز به روز معین میشوند.» و میس ون در روهه میافزاید:
«نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین امروز میتوان معین ساخت.»
این عقیده که بیان شد بیتوجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی
ریشهای با یکدیگر پیش میرفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقالهای با عنوان
«دنیای نوین» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را میطلبد. هدف ماست که به
دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری
است که بردوش ما سنگینی میکند…» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست بهکار
شود «انگار هرگز پیش از این نبودهاست»، و این هدفی است که پیش از این
دربارهٔ آغاز قرن مطرح نشده بود.
عوامل متعددی مانند خرد گرایی،توسعه علم و توسعه فلسفه و به ویژه گسترش تکنولوژی موجب تکوین مدرنیسم شد .استفاده از مظاهر تکنولوژی از جمله کاربرد فلز در ساختمان سازی شروع شد. نیاز به استفاده از سازه های فلزی و کاربرد شیشه در ساختمان های شیکاگو و تکوین مکتب شیکاگو در۱۸۷۱ و ساخت برج ایفل زمینه ای مناسب را برای استفاده از مصالح جدید فراهم کرد. بعد از جنگ جهانی نیاز به احداث ساختمان هایی با استفاده از معماری مدرن شکل گرفت. میس ون رو و لوکوربوزیه از معماران مشهور دوران متعالی بودند. لوکوربوزیه اصول پنجگانه ای مانند مرتفع سازی و باغ روی بام و پلان آزاد وکاربرد پنجره کشیده و نمای آزاد و استفاده از سقف کنسول را از اصول معماری مدرن می دانست. به تدریج توجه به طبیعت در آثار معماری و نیز توجه به تندیس گرایی در کارهای لوکوربوزیه و لوید رایت موجب تنوع یافتن احجام مدرن ساده شد. از اواسط قرن بیستم در مورد اصول معماری مدرن شک پدید آمد و عده ای به سادگی بسیاری از اثار مدرن و عده ای دیگر به بی توجهی ان به فرهنگ و تاریخ انتقاد کردند. انتقاد ازمدرنیسم در دهه ۶۰ قرن بیستم فزونی یافت، و در ادامه آن پست مدرنیسم پدید آمد . ساختار گرایی (کانستراکتیویسم) در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و مدتی مورد توجه برخی از هنرمندان بود ولی بعد از ان مورد انقاد قرار گرفت و سبک جدیدی به نام دیکانستراکشن پدید آمد. گسترش تکنولوژی موجب شکل گیری مکتب دیگری با عنوان های-تک (Hightech) و سپس کاربرد تکنولوژی همراه با توجه به زیست مدرن باعث پدید آمدن اکوتک شد . هندسه فراکتال و فولدینگ از دیگر گرایش های پدید امده در معماری غرب به شمار می آیند. با شکل گیری برخی از اندیشه ها و ابداعات سبک های جدیدی به وجود می آیند که همه نظریه ها جنبه عمومی پیدا نمیکند. اما آنچه در ایران و در برخی از کشورها روی می دهد غالبا به سبب عدم شناخت عمیق و تحلیلی به شکل نوعی تقلید است، و تجربه نشان داده است که از اوایل قرن چهارده شمسی تا کنون در زمینه طراحی معماری کمتر موفق به نظریه پردازی هایی شده ایم که مورد استقبال جامعه حرفه ای قرار گیرد. در این مقاله سعی می شود که به بررسی انواع سبک ها در غرب در صد سال گذشته بپردازیم و مروری اجمالی به انواع سبک ها و معماران موفق در این سبک ها و آثار آنها داشته باشیم. در اخر نگاهی به روند و نتیجه این سبک ها درایران داشته ایم. شروع معماری مدرن به صورت مدون و با استفاده از اندیشه مدرن از اواخر قرن ۱۹ میلادی بود و خواستگاه این معماری در آمریکا در شهر شیکاگو و در اروپا در شهر های پاریس و برلین بود. دوره معماری مدرن اولیه از نیمه دهه ۱۸۸۰ تا اوایل جنگ جهانی اول یعنی سال ۱۹۱۴ بود.
ساختمان چشم
انسان شبیه یک کره است. در قسمت جلوی این کره یک پنجره شفاف به نام قرنیه
وجود دارد. نور از محیط خارج وارد قرنیه شده و پس از عبور از مردمک به عدسی
میرسد. عدسی نور را به صورت دقیق روی شبکیه متمرکز میکند تا تصویر واضحی
بر روی شبکیه ایجاد شود. چشم انسان قادر به تشخیص ۱۰ میلیون رنگ است.
چشم
از دو بخش به وجود آمدهاست:۱-اجزای فرعی چشم ۲-کرهٔ چشم. اجزای فرعی چشم
عبارتند از: حَدَقه، پــِلک، مُژه، اَبرو، ماهیچههای گردانندهٔ کرهٔ چشم.
به ترشحات زردرنگ گوشۀ چشم، قی چشم گفته میشود.
کار اصلی چشم آن
است که نورهایی را که از خارج دریافت می کند طوری روی پرده شبکیه متمرکز
کند که تصویر دقیقی از شیء مورد نظر روی پرده شبکیه ایجاد شود. شبکیه این
تصاویر را به صورت پیام های عصبی به مغز ارسال می کند و این پیام ها در مغز
تفسیر می شوند. بنابراین برای واضح دیدن، قبل از هرچیز لازم است که نور به
طور دقیق روی پرده شبکیه متمرکز شود.
ساختمان چشم شبیه یک کره است. در
قسمت جلوی این کره یک پنجره شفاف به نام قرنیه وجود دارد. نور از محیط
خارج وارد قرنیه شده پس از عبور از مردمک به عدسی می رسد. عدسی نور را به
صورت دقیق روی شبکیه متمرکز می کند تا تصویر واضحی بر روی شبکیه ایجاد شود.
برای آنکه اشیاء به صورت دقیق و واضح دیده شوند لازم است مسیری که نور
در چشم طی می کند شفاف باشد و قرنیه و عدسی نور را درست روی شبکیه متمرکز
کنند.
به بافت شفاف جلوی چشم قرنیه می گویند که علت شفافیت قرنیه ، ساختمان همگن ، فاقد رگ بودن و بی آب بودن آن است.یکی از علل عیوب انکساری(نزدیک بینی ، دوربینی ، آستیگمات) از دست رفتن قدرت انکساری قرنیه می باشد.
عنبیه بخش رنگی پشت قرنیه است که رنگ چشم افراد را تعیین می کند. رنگ این بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبی و سبز تا عسلی و قهوه ای تغییر می کند.در صورت نبود هیچگونه رنگدانهای چشم میتواند به رنگ خونی که در آن جاری است در بیاید.
در وسط عنبیه سوراخی به نام مردمک وجود دارد که مقدار نور وارد شده به چشم را تنظیم می کند. مردمک مانند پرده پشت است که وقتی نور خارج شدید و زیاد باشد، پرده را بسته تا نور کمتر به اتاق وارد شود و زمانی که چشم در محیط پر نور قرار می گیرد مردمک تنگ می شود تا مقدار نور کمتری وارد چشم شود. بنابراین وقتی چشم در محیط کم نور قرار گیرد مردمک گشاد می شود تا نور بیشتری وارد چشم شود.
منطقه در چشم بین قرنیه و عدسی است که شامل زلالیه می باشد. زلالیه مایع تولید شده در چشم است که به شستشو و تغذیه بافت های داخل چشم کمک می کند.
عدسی ساختمانی محدب دارد که به جسم مژگانی متصل می باشد.در جلوی آن زلالیه و در پشت آن زجاجیه قرار دارد. زجاجیه ماده ژله مانندیست که چشم را پر کرده و لنز را پاک می کند.با افزایش سن عدسی به تدریج بزرگتر و خاصیت ارتجاعی آن کمتر می شود .هیچ گونه الیاف درد ،رگ خونی یا عصب در عدسی وجود ندارد.
شبکیه یک صفحه نازک نیمه شفاف می باشد که از چند لایه بافت عصبی تشکیل شده است. شبکیه از میلیونها سلول اختصاصی فتورسپتور بنام سلولهای مخروطی و استوانه ای تشکیل شده است که شعاعهای نوری را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند و از طریق عصب بینایی به مغز منتقل می کنند. سلولهای استوانه ای توانایی دید در نور کم و سلولهای مخروطی توانایی دید رنگها را به ما می دهند . حساس ترین قسمت شبکیه یک منطقه کوچک به نام ماکولا است، که دارای میلیون ها گیرنده های نوری فشرده می باشد.
صلبیه بخش سفید رنگ نسبتاً محکمی است که دورتا دور کره چشم به جز قرنیه را می پوشاند و از ساختمان های داخل کره چشم محافظت می کند. این بخش از چشم اثر مستقیمی در فرایند بینایی ندارد و در واقع مثل یک اسکلت خارجی از کره چشم محافظت می کند.
مشیمیه پرده نازک سیاه رنگی است که دور شبکیه را احاطه کرده است. این لایه رنگدانهدار حاوی مویرگهای فراوانی است که تغذیه عنبیه و سلولهای گیرنده نور شبکیه را بر عهده دارد. مشیمیه در جلوی چشم بخش رنگین آن، یعنی عنبیه را به وجود میآورد. به علاوه سلول های این لایه حاوی تعداد زیادی رنگ دانه سیاه ملانین است که رنگ سیاهی به این بخش از چشم می دهد. وجود رنگ سیاه مانع از انعکاس نورهای اضافی در داخل کره چشم می شود و به تشکیل تصویر واضحتر کمک می کند.
کاروانسرا، در خاورمیانه به مسافرخانهها یا مهمانخانههایی که در فضای بزرگ برای راحتی کاروانها هستند
گفته میشود. اغلب در این نوع مهمانخانهها که حیاطی بزرگ دارند، مسافران
برای شب توقف میکنند. به کاروانسرای بزرگ، تیم میگویند.«تیم» یا
«کاروانسرای بزرگ» بزرگترین نوع ساختمانهای اسلامی است.
در یک تعریف
ساده، کاروانسرا به ساختمانی اشاره دارد که کاروان را در خود جای میدهد و
پلان آن معمولاً مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورودی برجسته عظیم و بلند،
معمولاً ساده و بدون نقش، با دیوارهایی که گاهی اوقات بادگیرهایی در انتهای
آن تعبیه شدهاست. یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی قرار
گرفتهاست، فضای کافی را برای جا دادن حیوانات بارکش فراهم ساختهاست. بر
روی سکوی برآمدهای که در پیرامون این حیاط قرار گرفتهاست، طاقگانهایی
واقع شدهاند که نمای داخلی را مفصل بندی میکنند. در پشت آنها حجرههای
کوچکی برای منزل دادن مسافران ساخته شدهاست. در کاروانسراهای دو طبقه، از
حجرههای پایینی برای انبار کردن کالاها و از حجرههای بالایی برای منزل
دادن مسافران استفاده میشد.
پررونقترین دوره احداث و مرمت کاروانسراها
را میتوان دوره صفویه دانست. در این دوران بود که شاه عباس یکم با توجه
به تدبر خود، تصمیم به بازسازی و احیای جاده ابریشم نمود و یکی از الزامات
این کار را احیای کاروانسراها میدانست. پژوهشگران همین موضوع را یکی از
دلایل اشتهار بیشتر کاروانسراها به کاروانسرای شاه عباسی میدانند. هر چند
ممکن است چندی از کاروانسراهای بازسازی شده کاروانسراهای پیش از صفویه
باشد. از جمله کاروانسراهایی که در دوره صفویه ایجاد شده، کاروانسرای شاه عباسی کرج است که این کاروانسرا در زمان شاه سلیمان صفوی و بین سالهای ۱۰۷۸ تا ۱۱۰۹ احداث گردیدهاست.
کاروانسراها از آثار تاریخی دیدنی و مهم ایران هستند که روزگاری محل استراحت و نفس تازه کردن کاروان هایی بودند از پس از ساعت ها پیاده روی به این محل پناه می بردند، اسب هایشان را در اسطبل های کاروانسرا جا می دادند و خود هم آب و غذایی خورده و مدتی را آسوده خاطر می گذرانند. در راه های پررفت و آمد ایران پر است از این کاروانسراهایی که هر کدام به دست حکمرانانی در گوشه و کنار ساخته شدند و بعضی از آن ها هم امروز به هتل هایی سنتی تبدیل شده اند که اگر راهی کویر شوید می توانید با اقامت چند روزه در آن ها آرامش کویر را با تمام وجود حس کنید.
خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی سینماگران ایران است. خانه سینما (از یک دهه قبل) جشنی را تحت عنوان جشن بزرگ سینمای ایران هر ساله برگزار میکند. ساختمان اصلی (شماره یک) و سالن اجتماعات (سالن سیفالله داد) خانه سینما، در خیابان بهار جنوبی قرار دارد.
خانه سینما به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران، فعالیت خود را از سال ۱۳۷۲ آغاز کرد. در این سال اعضای هیئت مدیره که از سوی مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شده بودند مسوولیت تأسیس این نهاد صنفی را برعهده داشتند. از زمان آغاز فعالیت خانه سینما به عنوان محل تجمع صنوف مختلف سینمایی، تا زمان اعلام تأسیس آن چهار سال طول کشید و این زمان شامل عضوگیری از اعضای صنفهای مختلف سینما و معرفی بیشتر این نهاد به آنها بود. به همین دلیل تاریخ فعالیت رسمی خانه سینما فروردین ۱۳۷۲ و زمان ثبت آن در ادارهٔ ثبت شرکتها و مؤسسات غیر تجاری تهران مهر ماه ۱۳۷۲ ذکر شدهاست. از جمله اهداف اصلی تشکیل خانه سینما حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دست اندرکاران حرفهای تولید، توزیع و نمایش هنر/ صنعت سینما و همچنین ایجاد امنیت شغلی و تأمین اجتماعی و ارتقای سطح آموزشی و حرفهای دست اندرکاران سینمای جمهوری اسلامی ایران است.
منبع:پاورپوینت خانه سینما
کنترل فعالیتی است که ضمن آن عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام شده مقایسه می شوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه که هست به رفع و اصلاح آنها اقدام می شود.
شاید به جرات بتوان گفت که انجام هر فعالیتی در سازمان قرین توفیق نخواهد بود مگر آنکه کنترل های لازم به عمل آمده باشد. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدفها و انجام عملیات آگاهی یافته و قدرت پیگیری و در صورت لزوم سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند. کنترل ابزار کارآمد مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن در مراتب مختلف به سادگی می توان احساس کرد.
شاید مهمترین مسئله ای که وجود کنترل را ضروری می سازد، آن است که پیش بینی ها و برنامه های عملیاتی در سازمان همواره با درصدی از خطا توام است و برای رفع این خطاها و اصلاح عملیات، کنترل تنها راه چاره است. از آنجایی که فرد جزیی اساسی از سیستم کنترل در سازمان است، بحث هایی که به آن خواهیم پرداخت حاوی مرزبندی های دقیقی بین کنترل برنامه ها و کنترل افراد در سازمان بوده و مورد بررسی واقع خواهند شد.
کنترل فعالیتی است که ضمن آن عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام شده مقایسه می شوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه که هست به رفع و اصلاح آنها اقدام می شود.
شاید به جرات بتوان گفت که انجام هر فعالیتی در سازمان قرین توفیق نخواهد بود مگر آنکه کنترل های لازم به عمل آمده باشد. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدفها و انجام عملیات آگاهی یافته و قدرت پیگیری و در صورت لزوم سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند. کنترل ابزار کارآمد مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن در مراتب مختلف به سادگی می توان احساس کرد.
شاید مهمترین مسئله ای که وجود کنترل را ضروری می سازد، آن است که پیش بینی ها و برنامه های عملیاتی در سازمان همواره با درصدی از خطا توام است و برای رفع این خطاها و اصلاح عملیات، کنترل تنها راه چاره است. از آنجایی که فرد جزیی اساسی از سیستم کنترل در سازمان است، بحث هایی که به آن خواهیم پرداخت حاوی مرزبندی های دقیقی بین کنترل برنامه ها و کنترل افراد در سازمان بوده و مورد بررسی واقع خواهند شد.