مدل یابی معادله ساختاری (Structural equation modeling: SEM) یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیقتر بسط “مدل خطی عمومی” (General linear model) است که به پژوهشگر امکان میدهد مجموعه ای از معادلات رگرسیون را به گونه هم زمان مورد آزمون قرار دهد. مدل یابی معادله ساختاری،روشهای تحلیل عاملی، همبستگی کانونی و رگرسیون چندمتغیری را با یکدیگر ترکیب می کند.
یکی از قویترین و مناسبترین روشهای تجزیه و تحلیل در تحقیقات علوم رفتاری و اجتماعی، تجزیه و تحلیل چند متغیره است. زیرا ماهیت این گونه موضوعات چند متغیره بوده و نمیتوان آنها را با شیوه دو متغیری (که هر بار یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته در نظر گرفته میشود) حل نمود. تجزیه و تحلیل چند متغیره به یک سری روشهای تجزیه و تحلیل اطلاق میشود که ویژگی اصلی آنها تجزیه و تحلیل همزمان k متغیر مستقل و n متغیر وابسته است. مدل یابی معادله ساختاری یک رویکرد جامع برای آزمون فرضیههایی درباره روابط متغیرهای آشکار (مشاهده شده) و پنهان (نهفته یا مکنون) است که گاه تحلیل ساختاری کوواریانس، مدل یابی علّی و گاه نیز لیزرل (LISREL) نامیده شده است؛ اما اصطلاح غالب در این روزها، مدلیابی معادله ساختاری یا به گونه خلاصه SEM است.
بحث قابلیت اعتماد از جالبترین مباحث آمار است که برای هر نوع سلیقه و ضرورتهای علمی مطلبی ارزنده دارد از لحاظ کاربرد علوم در صنعت، تکنولوژی و سایر علوم نقش اساسی و انکارناپذیر دارد. مجموعه ای که ملاحظه میکنید بحثی از مدلیابی قابلیت اعتماد است در فصل اول مفاهیم پایهای که ضرورت دارد مثل تابع قابلیت اعتماد و تابع مخاطره آمده است در فصل دوم توزیع هایی که در قابلیت اعتماد کاربرد دارند ملاحظه میشود فصل سوم مبحثی از انتخاب مدلها در قابلیت اعتماد دارد که شامل بخش هایی ویژه است در فصل 4 مبحث برازش مدل را با استفاده از آزمونهایی رایج در علم آمار داریم. در این مجموعه سعی شده است از مثالهایی زیاد و پرکابرد و نمودارهای متناسب با آن استفاده شود.
ما امروزه در دورانی بسر میبریم که مشخصات بارز آن را میتوان افزایش
جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگیهای تکنولوژی در ارتباطات دانست و
این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا
آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این
طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و
حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است که محدودیت توان و
امکانات انسان و محیط وی دانست و یکی از مهمترین موضوع که ما با آن بیشتر
در این تحقیق سر و کار داریم استرسها و عواملی که باعث این فشارهای عصبی
است که همه ما با آن درگیر هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به
عنوان مهمترین فاکتور در جوامع میباشد که باعث بوجود آمدن امراض روحی،
جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب
یکی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد، پاسخ استرسها پاسخی است که از
زمانی دیگر طول عمر تغییر میکند. به گفتهها هانس سلیه «مهم این نیست که
چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است که آنرا چگونه درک کرده و انسان از
دیدگاههایش رنج میبرد و نه بلاهایی که بر سرش میآید.» به این دلیل استرس
توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود
معطوف کرده به طوری که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و
جسمی در انسانها ایفا میکند.
استرس
در زندگی روزمره به شیوههای متفاوتی بروز میکند: پرخاشگری ناگهانی در
پاسخ به یک سؤال سادهلوحانه، سردرد شدید در پایان یک روزگار سخت، بروز
عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیک است برای همین وجود این
استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب
سبب بروز علائم ناراحت کنندهای میشود که اشخاص در مورد آن نگران میشود
بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه کرده است.
گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را
بیماری شایع قرن نامگذاری کرده در حالی که در عصر حاضری که در آن هستیم
عصر استرس و فشارهای عصبی است. دورهای که در ان انسان بیش از هر زمان
دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از
هر طرف او را احاطه کرده است.
واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، ۱۳۷۷، ص ۵) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان کردهاند. بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأکید دارد.
واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، ۱۳۷۷، ص ۵) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان کردهاند. بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأکید دارد.
منبع:بررسی و مقایسه میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن
ژئومورفولوژی (به انگلیسی: Geomorphology)
یا زمینریختشناسیعلم مطالعه سیستماتیک و بینرشتهای زمینچهرها و
مناظر آنها بهعلاوه فرایندهای درونی و بیرونی کره زمین است که اشکال را
خلق و آنها را تغییر میدهند. ژئومورفولوژی شاخهای از رشتهٔ جغرافیای
طبیعی است که به بررسی چگونگی بهوجود آمدن اشکال مختلف طبیعی در سطح زمین
میپردازد و تغییرات حاصل از عوامل درونی و بیرونی زمین را بر روی این
اشکال دنبال میکند تا بتواند رفتار آنها را تبیین نموده و به پیشبینی
آینده آن نایل شود. هدف از این علم، مطالعه اجزای اصلی تشکیل دهندهٔ
ناهمواریها است و از روش اصولی توصیف علمی ناهمواری شامل شناسایی اجزای
متفاوت عوارض زمین و چگونگی روابط بین آنها و طبقهبندی این عوارض بهصورت
سیستماتیک بهره میگیرد.
ژئومورفولوژی دانشی است که در اواخر قرن
نوزدهم میلادی شکل گرفت و با تلاش دانشمندان علوم زمین به قوانین و اصول
علمی خود رسید. این علم امروزه مبتنی بر مقایسه ناهمواریها و همچنین تعیین
اشکال اولیه آنها و بالاخره شناسایی فرایندها و محیطهای ریختاقلیمی است
و داری دو گرایش اصلی ژئومورفولوژی نظری (محض) و ژئومورفولوژی عملی
(کاربردی) است. امروزه ژئومورفولوژی در دانشگاههای دنیا بهعنوان
زیرشاخهای از علوم زمین و در ایران نیز به عنوان گرایشی از جغرافیای طبیعی
و هم بهصورت رشتهای مستقل (در مقاطع تحصیلات تکمیلی) در دانشگاهها
تدریس میشود.
توسعه ی فیزیکی شهر فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهات عمودی و افقی، از حیث کمی و کیفی افزایش می یابد و اگر روند سریع و بی برنامه باشد، سیستم های شهری را با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد ساخت. بررسی مشکلات مربوط به انتخاب مکان مناسب برای شهرها، چگونگی استقرار ساختمانها در داخل شهرها و آثار توسعه ی شهر بر روی زمین شکلها و زمین های اطراف و نظایر اینها، موضوعهای مورد مطالعه ی ژئومورفولوژی شهری اند. به عبارت دیگر، ژئومورفولوژی شهری در جستجوی مناطقی است که شهر یا ساختمان های درون آن، در زمین های پایدار و کم آسیب پذیر مستقر شوند و از سوی دیگر با احداث آنها کمترین خسارت به زمین وارد شود. در این مقاله ی مرروی به دنبال کاربرد و کارایی علم ژئومورفولوژی در برنامه ریزی شهری و بررسی تاثیر پدیده های ژئومورفولوژی در شکل گیری شهرها و همچنین، فرآیندهای ژئومورفیک موثر بر اراضی و تاسیسات شهری هستیم. توسعه و گسترش شهرها در هر یک از پدیده های ژئومورفولوژی از قبیل دشت های سیلابی، دلتاها، مخروط افکنه ها، نواحی کوهستانی و غیره با مسائل و محدودیتهایی روبروست که حل بخش اعظم این محدودیت ها بر عهده ی متخصصین ژئومورفولوژی است. از سوی دیگر ژئومورفولوژیست ها قادر به امکان سنجی و مکان یابی بهترین نقاط با کمترین مشکلات زیربنایی برای احداث شهرها، شهرکها و همچنین تعیین سمت و سوی توسعه ی فیزیکی شهرهای موجود هستند. قاعدتاً گسترش و توسه ی شهرها منجر به تغییراتی در اجزای محط طبیعی، خاکها، دامنه ها، رودخانه ها و غیره خواهد شد که پیش بینی تاثیرات آتی این تغییرات نیز بر عهده ی متخصصین ژئومورفولوژی می باشد. از سوی دیگر، در هنگام احداث شهرها باید به دینامیسم محیط طبیعی مثل سیل، زلزله، حرکات دامنه ای، کارستی شدن زمینهای آهکی و غیره توجه کافی صورت گیرد در غیراین صورت، شهر در آینده دچار مشکل خواهد شد. لذا شایسته است قبل از وقوع حوادث تلخ، دردناک و پرهزینه، مسئولان در هنگام احداث شهرها نسبت به پیش بینی وقوع حوادث دغدغه ی لازم را دشته و احساس مسئولیت کنند و علاوه بر اهمیت دادن به مطالعات ژئومورفولوژی، کار را به متخصصان امر بسپارند.
منبع:مقاله ژئومورفولوژی
ابوالقاسم فردوسی طوسی
(زادهٔ ۳۲۹ هجری قمری – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری، در طوس خراسان)، شاعر
حماسهسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی
را بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو دانستهاند که از شهرت جهانی برخوردار
است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.
پژوهشگران سرودن شاهنامه را
برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند. تنها
سرودهای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه پرآوازهترین
سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است. فردوسی
شاهنامه را در ۳۸۴ ه.ق، سه سال پیش از برتختنشستن محمود، بهپایان برد و
در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر
دوم را به انجام رساند. سرودههای دیگری نیز به فردوسی منتسب شدهاند، که
بیشترشان بیپایه هستند. نامورترین آنها به صورت مثنوی به نام یوسف و
زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجونامهای در نکوهش
سلطان محمود غزنوی است. برابر کتابشناسی فردوسی و شاهنامه، گردآوری ایرج
افشار، با بهشمارآوردن سرودههای منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا
سال ۱۳۸۵، تعداد ۵۹۴۲ اثر گوناگون در این سالها نوشته شدهاست.
شاهنامه
اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم بر وزن «فَعولُن فعولن
فعولن فَعَلْ/ فَعولْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف، بر حسب دست
نوشته های موجود دربرگیرنده نزدیک به ۵۰،۰۰۰ بیت تا نزدیک به ۶۱٬۰۰۰ بیت و
یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسیِ جهان است که سرایش آن
دستآوردِ دستکم سی سال کارِ پیوستهٔ این سخنسرای نامدار ایرانی است.
موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهٔ عربها
به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان،
کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
هنگامی که زبانِ دانش و
ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگیهای
هدفمندی که داشت، زبان پارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بنمایههای
مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهٔ ابومنصوری
بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای
شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور
هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
منبع:مقاله شاهنامه فردوسی