فناوریهای نوین
با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت هستند، بطوریکه جوامع بصورت عام و بازار
بصورت خاص با شتابی وصفناپذیر بدنبال ترفندهایی میگردند که بقایشان را
در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه
حیاتشان تغییر کرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی
مداوم نمیتواند باشد و باید بدنبال رقابت و ابزار آن باشند،
چرا که
امروزه کمتر شرکتی در این عرصه بصورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی کسب
و کار، به تلاش ادامه میدهد و برای اینکه بتوان پابهپای رقبا باقی ماند
یا شاید بسختی و با مهارت بسیار بتوان یک قدم از آنها پیش گرفت، میبایست
به قواعد جدید بازی کاملا مسلط بود تا شاید روزی بتوان خود را یک قاعده
جدید انگاشت.
بنابراین تسلط بر فناوریهای جدیدی مانند هوش تجاری در کسب
و کارها یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی میشود. هدف نیز چیزی جز
یادآوری روند روبه رشد و توقفناپذیر نوآوری در فناوری و دگرگونی در نحوه
کسب و کارها نیست. تحولی که در این انقلاب صورت پذیرفته است و دگرگونیهایی
که در رویه تغییرات موجبات بروز اختلافات و پیدایش شکافهای عمیقی را بین
فرداها با امروز فراهم آورده و خواهد آورد.
هوشمندی کسب و کار (به انگلیسی: Business Intelligence) یا هوش تجاری، مجموعهای از نظریات، روشها، فرایندها، معماریها و فناوریهایی است که برای تبدیل داده خام به اطلاعات مفید و معنادار استفاده میشود.
اطلاعات کسبوکار مقادیر بزرگی از اطلاعات را برای شناسایی و
توسعه فرصتهای جدید بکار میگیرد. بهره بردن از فرصتهای جدید و اعمال یک
استراتژی اثربخش میتواند مزیت بازار رقابتی و پایداری بلندمدت به ارمغان
بیاورد.
اطلاعات کسبوکار میتواند در مقاصد کسبوکاری ذیل بکار برود تا در کسبوکار منجر به تحقق ارزش بشود:
اندازهگیری برنامهای که سلسله مراتبی از شاخصهای عملکرد و محک زنی (مدل
مرجع شاخصها) ایجاد میکند که راهبران کسبوکار در جریان اطلاعات پیشرفت
به سوی اهداف کسبوکار قرار میدهد (مدیریت فرایند کسبوکار).
تحلیل برنامهای که فرایندهای کمی برای کسبوکار
ایجاد میکند که بتواند به شناخت تصمیمات بهینه دست بیابد و به اکتشاف
دانش کسبوکار بپردازد. برنامههای این گروه شامل موارد زیر میشوند:
دادهکاوی، فرایندکاوی، تحلیل آماری، تحلیل پیشنگرانه، مدلسازی پیشنگرانه،
مدلسازی فرایندهای کسبوکار، پردازش وقایع پیچیده تعاملی و تحلیل تجویزی
گزارشدهی/گزارشدهی سازمانی- برنامههایی که زیرساختهای لازم برای
گزارشدهی استراتژیک را در خدمت به مدیریت استراتژیک کسبوکار انجام
میدهند که با گزارشدهی عملیاتی متفاوت است. این نوع گزارشها شامل
مصورسازی داده، سامانه اطلاعات مدیریتی و پردازش تحلیلی برخط (Online
analytical processing) میشوند.
تعامل/ سکوی تعامل- برنامههایی که
از طریق به اشتراکگذاری داده و تبادل اطلاعات الکترونیکی، مناطق مختلف
(داخل یا بیرون از کسبوکار) را برای انجام کار کنار یکدیگر میآورد.
مدیریت دانش- برنامههایی که از طریق استراتژیها و اقداماتشان برای
شناخت، خلق، بازنمایی، توزیع و قادر ساختن سازمان به درک بینشها و
تجربههایی که دانش واقعی کسبوکار هستند سازمانها را تبدیل به شرکتهایی
داده پیشران میسازند. مدیریت دانش به مدیریت یادگیرند و انطباق تنظیمی
منجر میشود.
منبع:پاورپوینت هوش تجاری