حجاب و نهادینه سازی آن در مدارس
اصلاح عمیق و ریشهای مسئلهی حجاب قطعاً در سطح مدارس و محیطهای آموزشی ممکن است و جای اصلاح این مسئله قطعا در کف خیابان نبوده و نمیتوان از طریق برخورد قهری در خیابان این امر را اصلاح نمود . از طرفی اینکه فقط از آموزش و پرورش انتظار داشته باشیم در این زمینه کار کند هم انتظار درستی نیست. با توجه به اینکه آموزش و پرورش جمعیت بالایی از فرزندان این سرزمین را در خود جای داده نقش مهمی در ترویج و توسعهی فرهنگ حجاب و عفاف دارد. در حقیقت اساسی ترین و ماندگارترین راهکار برای تقویت فرهنگ حجاب و عفاف اقدام در دوره ی تحصیلی دانش آموزان است.
البته در این خصوص کارهای بسیاری صورت گرفته اما نتیجه ای که ما در سطح جامعه میبینیم نشان میدهد که این اقدامات کافی نیست و باید برای انتقال ارزشها به دانش آموزان به دنبال راهکارهای ظریف تری بود. در این زمینه برخی معتقدند که عفاف به تنهایی کافی است و پوشش ظاهری مد نظر اسلام نیست که در جواب باید گفت این اعتقاد قطعاً درست نیست. به خاطر اینکه حجاب به عنوان یکی از مباحث رفتاری در عرصهی احکام عملی پیشینهی عمیقی دارد و در فقه اسلامی و همهی مذاهب اسلامی به آن اشاره شده است. ممکن است در مورد حدود و شرایط حجاب تفاوت نظرهای اندکی وجود داشته باشد، ولی در اصلِ اینکه حجاب جزء واجبات اسلام است تردیدی نیست.
ریشهی حجاب عفاف است. هر چقدر عفاف و روحیهی عدم تبرج و عدم تظاهر زیباییها پررنگتر شود حجاب تقویت خواهد شد. ریشهی عفاف هم به مسئلهی حیا برمیگردد که در منظومهی فرهنگ اسلام و در اخلاق دینی ما جایگاه بسیار عمیقی دارد و متأسفانه در سدههای گذشته بر اثر هجوم فرهنگی عمیقی که به جوامع اسلامی شده، تا حدودی کمرنگ شده است. در اسلام خیلی روی بحث حیا تأکید میشود، به اندازهای که حیا را هموزن مجموعهی دین و عقلانیت انسان میدانند. در بعضی از روایات بین ۳ مقولهی عقل، دین و حیا یک نوع همعرضی و همسانی دیده میشود و این موضوع اهمیت حیا را نشان میدهد.
حیا یعنی اینکه فرد به نگرشی عمیق نسبت به خودش و انسانهای دیگر برسد، در مواجههی با دیگران خویشتندار باشد و اساساً انجام بعضی از اعمال و رفتارها را در حضور دیگران برای خودش موجب وهن و انحطاط ببیند. بنابراین میتوان گفت ریشهی حجاب را در عفاف و ریشهی عفاف را در ظرف حیا باید جستوجو کرد. اگر آن ریشه وجود داشته باشد، قطعاً میوه و ثمره هم به وجود میآید. کسی نمیتواند ادعا کند که دارای حیا و عفاف است، ولی به حجاب بیاعتنا باشد. از جهت دیگر، در احکام شریعت اسلام و همهی شریعتهای آسمانی حجاب جایگاه ویژهای دارد و بزرگان زیادی از جمله مرحوم مطهری به آن پرداختهاند. بنابراین نمیتوان انکار کرد که حجاب جزء احکام اسلام است.
مبارزه با مواد مخدر
اعتیادیک «بیماری اجتماعی»است که عوارض جسمی وروانی دارد وتا زمانی که به علل گرایش« بیمار»توجه نشوددرمان جسمی وروانی فقط برای مدتی نتیجه بخش خواهد بود و فرد معتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیادآور » میگردد .
اعتیادبه موادمخدریکی ازمهمترین مشکلات اجتماعی ،اقتصادی وبهداشتی است که عوارض ناشی را آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می گرددهمچنین ویرانگری های حاصل ازآن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزشهای و هنجارهای فرهنگی اختلای شده وبدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدی به مخاطظره می اندزد .
پدیده دوم قاچاق مواد مخدر بیش از آنکه فعالیتی سوداگرانه ،تجاری واقتصادی در عرصه مافیای اقتصادبین المللی باشد ، بازاری کارآمد،موثر وراهبردی درگسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان برکشورهای توسعه نیافته است .
تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی براین باورند که در تهاجم و نفوذ فر هنگی ،پدیده مواد مخدرمهمترین عامل به تباهی کشیدن و انحطاط اخلاقی جوامع به شمار می رود .متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر درجامعه امروزی به حدی است که حتی قشرمتفکر وتحصیل کرده رانیز به سمت خود کشانده است.مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنکه ماموریتی در راستای وظایف مصرحه نیروی انتظامی باشد، اقدامی است استراتژیک درمقابله با ابزار نظام سلطه جهانی در انحطاط اخلاقی جوامع با اهداف خاص سیاسی .
اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی ،هیچ گاه بطور کامل ریشه کن نخواهد شد ،امابا تدبیر ، اندیشه وتلاشی مخلصانه حداقل می توان آن را به کنترل دراورد .در راستای تلاش براین است تا با ارتقاء سطح آگاهی اقشارمختلف جامعه پیشگیری از اعتیاد رابر درمان معتادین ومقدم بداریم . به امید روزی که جامعه ای داشته باشیم که اگرهم درآن فرد معتادی وجود دارد ، درصد نجات خویشتن با شد .
اعتیادبه مواد مخدریکی ازعوامل اصلی شیوع بیماری های ایدزو هپاتیت می با شد .
مواد مخدرآنچنان آرام و بی صدابر جسم و روان مصرف کننده مستولی می گردد که هیچ معتادی آغاز اعتیادخود را به یاد نمی اورد .
اعتیاد سبب تباهی میلیون ها مغزفعال می شودکه سرمایه هایآینده جامعه بشری بشمار می روند.
اگر درصدکمی ازکودکانی که والدین آنهامعتادهستندبه سوی بزهکاری سوق داده شوند ،بعدازگذشت چندین سال تعدادبزهکاری دراین مملکت به هزارا ن نفرخواهد رسید.اعتیاد بیش ازیک میلیاردنفراز اعضاء خانواده معتادان رادرجهان بطور مستقیم بامشکلات ناشی از این آسیب مواجه نموده است .
مخواد مخدر منشاء وقوع بسیاری از جرائم اجتماعی نظیرقتل، تجاوز و سرقت و… می باشد .
موادمخدر سالانه حدود ۶۰۰ میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می کند این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما وبسیاری دیگر ازکشورهای بزرگ دنیاست .
رضایت ازعناصرشغلی ازیک دیدگاه ، گاهی تحت عنوان نگرش نسبت به موضوعات نامیده می شود ، زیرا چنین فرض می شودکه رضایت ازعناصرشغلی در واقع از نگرش های متفاوتی درباره اجزاء و عناصرگوناگون شغل تشکیل می شود، لذا می توان گفت کارمندان نگرش های خاصی درباره حقوق و دستمزد خود ، مدیران مافوق ، نوع کاری که انجام می دهد و محیط و شرایط کار دارا می باشند که همه این ها را باید چیزهایی دانست که یک فرد درسازمان به آنها توجه دارد واستنباط خاصی ازآنها دارد . برخی نگرشهای مزبور ممکن است مثبت و برخی دیگر منفی باشند وهمه آنها از اهمیت یکسانی برخوردارنمی باشند . نگرش هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند درسه گروه قابل دسته بندی هستند : گروه اول نگرش ها،مربوط به نقش شغل می شود،مانند اینکه آیا شغل پویا وتحرک آفرین وجالب است یا خیر؟ گروه دوم نگرش هایی است که مربوط به مدیر مافوق می شود، مانند اینکه با ملاحظه است،با انصاف است ، شایسته است یا خیر؟گروه سوم نگرشهایی است که مربوط به حقوق و دستمزد می شود، مانند اینکه آیا کافی وعادلانه است یا خیر؟
دیدگاه دیگری که درمورد مفهوم رضایت شغلی وجود دارد، عبارت از مطالعه رضایت شغلی به عنوان یک حالت درونی وکلی از رضایت فرد است.در این دیدگاه فرض براین است که کارمند یک احساس درونی از رضایت یا عدم رضایت کلی دارا می باشد. درنتیجه ، تجربیات مثبت مانند داشتن همکاران صمیمی، حقوق خوب، مافوق شایسته و با ملاحظه وشغل جالب ،رویهم یک احساس درونی مثبت در فرد ایجاد میکند.از سویی دیگر،تجربیات منفی که ناشی از حقوق کم،کارخسته کننده یا آزاردهنده و وضعیت اعتراضآمیز می باشند.رویهم یک احساس درونی منفی ایجاد مینمایند. احساس کلی رضایت یا عدم رضایت یک احساس مرکب است که توسط شدت و فراوانی تجربیات مثبت و منفی فراهم می شود.
جهت دنلود متن کامل مقاله رضایت شغلی کلیک نمایید
در یک دهه اخیر مدیریت سازمان ها تشخیص داده اند که در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و اثربخش، منابع انسانی از بالاترین اهمیت برخوردار است. در دنیایی که دانش و ارتباط با مشتریان بیش از پیش اهمیت یافته است، سرمایه انسانی، که نشان دهنده حجم دانش، مهارت های فنی، خلاقیت، و تجربه سازمان می باشد اهمیت فزاینده ای می یابد و به همین نحو نیروی کار نه به عنوان دارایی های هزینه بردار بلکه به عنوان دارایی های مولد تلقی می شوند (Hendricks, 2002.).
در جهان متلاطم امروزی شرکتهای پیشرو بیش از هر دوره و زمان دیگری به اهمیت و توجه به کارکنان خود پی بردهاند آنها دریافتند که چگونه میتوان با تاکید بیشتر بر حفظ و توسعه سرمایه انسانی خود در بالاترین نقطه اقتصاد جهانی جای گرفت. سرمایه انسانی کلیدی برای رشد اقتصادی جوامع محسوب میشود و یک سرمایه مهم و ضروری می باشد که سازمان در جهت رشد و توسعه اقتصادی کمک میکند و از این نظر می توان آن را با سرمایهها و داراییهای فیزیکی سازمان مقایسه کرد. (حسنعلی زاده و سعادت، ۱۳۹۰)
به عقیده جامعه شناسان انسان به هنگام تولد در شبکه متقابل اجتماعی قرار می گیرد . و از میان کنشهای متقابل که با دیگران دارد میراث جامعه را خود جذب کرده هیات اجتماعی می یابد . آنچه موجب می شود انسان شبکه گسترده روابط اجتماعی را بپذیرد، نیازهای وی برای زیستن به بهروی و کوشش گروهی و جمعی برای به خدمت گرفتن پدیده های طبیعی در راستای منافع خود است . محیط بیرونی خود مشتمل بر دو بخش است . ( طبیعت و جامعه ) عوامل طبیعی بیگمان مانند : آب و هوا ، انسانها را به سوی برخی نیازها سوق می دهد . عوامل اجتماعی خود در بر دارنده عوامل اقتصادی سیاسی و تربیتی هستند که هر یک از عوامل به نوبه خود عوامل دیگری را در بر می گیرد . بطور کلی اهم از عوامل مطرح و مفروض در مورد بزهکاری نوجوانان به شرح زیر قابل طبقه بندی است :
۱- عامل خصوصیات سنی و جنسی
۲- عوامل طبیعی و جغرافیای
۳- عوامل اجتماعی
۴- عوامل خانوادگی
۵- عوامل اقتصادی
۶- عوامل فردی ، اعتیاد ، بی بند و باری
بزهکاران و ارتکاب جرائم بیشتر در بین نوجوانان صورت می پذیرد . البته این واقعیت مبتنی بر مطالعه در تقسیم بندی بزهکاران از لحاظ سن و جنس و تاهل می باشد و بر اساس آماری که از کانون اصلاح و ترتیب بدست آمده است . بیشتر بزهکاران مربوط به سنین ۱۵ تا ۲۳ سال می باشد . پس می توان نتیجه گرفت هر قدر افراد جوان تر باشند بیشتر امکان ارتکاب جرم دارند چون کمتر محافظه کارند و قدرت مخاطره پذیری بین آنها بیشتر است . البته این بدان معنا نیست که افراد بزرگسال مرتکب جرم نمی شوند بلکه افراد بزرگسال هم مرتکب جرائمی از قبیل ، سرقت ، تجاوز جنسی ، قتل ، قمار بازی و امثال آنها می گردند با این تفاوت در مجموع ارتکاب جرائم در سنین بالا خیلی کمتر است . همچنین می توان بزهکاری را از لحاظ جنسی بررسی کرد و گفت زنان کمتر از مردان مرتکب جرائم خاصی می شوند بزهکاری زنان بیشتر در ارتکاب اعمال منافی عفت مانند فحشا ، منکرات ، جعل اسناد و تا حدودی سرقت می باشد اگر زن در ارتکاب جرائم کمتر شرکت می کند علیت جنسی و اجتماعی دارد . از نظر جرم شناسی دوران زندگی با توجه به رشد جسمی و روانی افراد به دوره طفولیت ، شروع بلوغ ، نوجوانی ، جوانی ، بزرگسالی و پیری تقسیم می شود .
منبع : عوامل موثر در بزهکاری نوجوانان